شکایت 33 آزاده از دو معاون بنیاد شهید
روزنامه تهران امروز نوشت
شکایت ۳۳ آزاده از دو معاون بنیاد شهید
بنیاد شهید ۳۳ آزاده را جاسوس نامید
اگر ما جاسوس بودیم ۲ شب با معاون رئیسجمهور در اتاق کارش صحبت نمیکردیم مگر میشود کسی را نشناخته راه بدهند.
برخی از این آزادگان که جزو ما ۳۳نفر هستند در اطلاعات هم کار کردند و برخی
هم مسئولیتهای سیاسی داشتند مگر میشود بدون تحقیق استخدام دولت شده
باشند
عهدیه عظیمی
تهرانامروز
در جریان اعتراض آزادگان هشتسال دفاع مقدس مبنیبر عدم تحقق وعده و وعیدهای دولت برای پرداخت حقوق معوقه اسارت پس از هشتهزار روز تاخیر یک گروه ۳۳ نفره به نمایندگی از آزادگان مامور شدند تا موضوع را پیگیری کنند. این افراد در بیشتر جلسات دولتیها و مسئولان بنیاد شهید حضور داشته و از حقوق آزادگان دفاع کردند.
نتیجه رایزنیها موجب شد تا دولت تصویب کند حقوق معوقه آزادگان پرداخت شود البته این معوقات نقدی پرداخت نشد و بخش زیادی از آن بهصورت سهام واگذار شد. ولی در حالی که آزادگان از این اتفاق خوشحال هستند اوضاع و احوال برای این ۳۳ نفر به طور دیگری رقم خورد. به نحوی که سید حسن آسیابان مدیرکل پذیرش بنیاد شهید طی نامه ای به تمامیمدیران کل استانها اعلام کرد خدمات ایثارگری به این ۳۳ نفر قطع شود.
این اقدام بنیاد شهید موجب شد تا ۳۳ آزاده با خبرنگار تهران امروز تماس گرفته و جزئیات پرونده را شرح دهند.
با اینکه تمامیمدارک و اظهارات آزادگان موثق بود ولی موضوع را از خسروآبادی مدیرکل روابط عمومیبنیاد شهید جویا شدیم که وی گفت: مشکل این ۳۳ نفر امنیتی و حراستی است و ربطی به بنیاد شهید ندارد طبعا این افراد از خدمات ایثارگری هم محروم میشوند زیرا قوانین امنیتی و حراستی اینچنین میگوید. ولی به گفته یکی از آزادگان که با مسئولان بنیاد شهید صحبت کرده است مسئولان بنیاد شهید گفتهاند این افراد (این ۳۳ نفر) جاسوس بوده و در دوران اسارت نقش نفوذی را بازی میکردند. وقتی این اتهام را به برخی از آزادگان گفتیم آنقدر ناراحت شدند که پشت تلفن گریستند و گفتند تحمل هشت سال اسارت و شکنجه و غیر از آن حضور در جنگ و آن همه صدمات روحی و روانی این حق ما نیست که به ما بگویند شما جاسوس هستید.
بنیاد شهید به اطلاعات گفته است ما اغتشاشگر هستیم
یاور عبدی با ۷۸ ماه سابقه اسارت و عضو گروه پیگیری مطالبات آزادگان در گفتوگو با تهرانامروز میگوید: برای تمامیاین ۳۳ نفر از سوی بنیاد شهید نامه ای به استانها ارسال شده تا پرونده ما مسدود شود. همچنین حسابهای بانکی ما در بانک دی از سوی بنیاد شهید و به دستور یکی از مدیران مالی بنیاد مسدود شده است. میتوانید این موضوع را از آقای مقیمیسرپرست شعبه مرکزی دی جویا شوید.
وی گفت: ما فهمیدیم که بنیاد شهید اقداماتی انجام داده تا به نوعی ما را متهم به برهم زدن نظم عمومیکند و این کار واقعا در شأن بنیاد و شأن ایثارگران نیست. این آزاده با اعلام اسامیبرخی از آزادگانی که از سوی بنیاد شهید تحت فشار قرار گرفتهاند گفت: این اسامیعبارتند از: آقایان کیومرث رضایی، محمد کاظم جوکار، احمد یوسف زاده، مسعود رفیعیان، حسنالله قلی، یاور عبدی، محمد کاظم حاج سلطانی، رسول مردانی، حسین عباسی، مهدی پریشانی، محرم اصلانی، هاشم برجعلی، عبدالله امیدوار، حسین افشار، سیدخلیل میرایی و جواد قادری.
تمام خدمات ایثارگری ما ۳۳ نفر مسدود شد
کیومرث رضایی با ۱۱۹ ماه سابقه اسارت در اردوگاهها و زندانهای عراق در گفتوگو با تهران امروز میگوید: به خدا ما چه گناهی کردیم که اینگونه با ما رفتار میشود. به خدا خانه ما در تهران شده محل استقرار آزادگان کرمانشاه چون آنها آنقدر برای حقوقشان آمدند دیگر خسته شدهاند.
وی افزود: من هم جزو همان ۳۳ نفر هستم و چندین بار با آقای عزیزی معاون راهبردی رئیسجمهور جلسه داشتیم.
نتیجهاش این شد که اسم ما اعلام شد و حالا حسابهای ما مسدود شده و حتی دیگر خدمات ایثارگری که قبلا به ما میدادند نمیدهند. وقتی کارت را در عابر بانک میزنیم پیغام مفقودی کارت میدهد انگار کارت دزدیدیم. حتی بنیاد شهید یک نامه برای یک نهاد هم برای ما نمیزند و میگوید پرونده شما فعلا مسدود است.
یکی از آزادگان میگفت: اینکه میگویند ۳۳نفر آزادگان مذکور جاسوس هستند درست نیست. البته این را بگویم که از میان این ۳۳ نفر ۳ نفر مورد دارند که در دست تحقیق است و ۳ نفر دیگر هم شاکی خصوصی دارند ولی ۲۸ نفر دیگر پرونده خاصی ندارند.
حسین رضایی مقدم با ۷۸ ماه سابقه اسارت هم میگوید: در خصوص مسدود کردن حسابها و حکم توقیف پرونده های ما ۳۳ نفر تمامیبچهها در شعبه ۳ دادسرای ناحیه ۶ تهران (خارک) از سیدمهدی امینی معاون توسعه بنیاد شهید که دستور مسدود کردن حسابها در بانک دی را صادر کرد و آقای سیدحسن آسیبان مدیرکل پذیرش بنیاد شهید که دستور مسدود کردن خدمات ایثارگری آزادگان شکایت کردهایم که در روز رسیدگی به پرونده هیچکدام حاضر نشدند و دوباره برای آنها احضاریه ارسال شده است. وی گفت: اگر ما جاسوس بودیم ۲ شب با معاون رئیسجمهور در اتاق کارش صحبت نمیکردیم مگر میشود کسی را نشناخته راه بدهند.
برخی از این آزادگان که جزو ما ۳۳نفر هستند در اطلاعات هم کار کردند و برخی هم مسئولیتهای سیاسی داشتند مگر میشود بدون تحقیق استخدام دولت شده باشند.
هاشم برجعلی با ۴۷ ماه اسارت در گفتوگو با ما میگوید: بدون مجوز قضایی حساب ما را مسدود میکنند. ما که خودمان نفهمیدیم چرا این کار را با ما کردهاند حتی تفهیم اتهام هم نشدیم. مدیرکل استان قزوین (محل سکونتم) گفت: نامه ای آمده تا پرونده شما فعلا معلق باشد. علیرضا میرزاده یکی دیگر از شاکیان بنیاد شهید میگوید: یکهزار میلیون دلار بابت آزادگان به بنیاد شهید تعلق گرفت و الان میبینیم بانک ما دین و کشور و رهبرمان را به پول و قدرت نمیفروشیم. ولی این آقای مشاور زریبافان در حق ما بد کرد و مطمئن باشند که ما تا آخر پای شکایتمان هستیم. کلانتری هم دوباره حکم را ابلاغ کرده است و ما پیگیری میکنیم.
درد دلهای آزادگان بسیار آزاد دهنده بود بخصوص آنجایی که کیومرث رضایی با ۱۱۹ ماه سابقه اسارت و عنوان خانواده شهید که با شنیدن این اتهامات بسیار غمزده شد. این بار بنیاد شهید باید توضیح دهد که این افراد را به چه اتهامی با حکم چه دادگاهی حقوق و مزایای آنها را
قطع کرده است.
اگر این افراد سخن نمیگفتند و اعتراض نمیکردند حقوق آزادگان تا کی پرداخت نمیشد؟ این افراد که امروز نام جاسوس را یدک میکشند قهرمانانی هستند که هشت سال اسارت را تحمل کرده به امید روزی که ایران و دولت به پاس این خدمات تنها احترامیبرای آنها قائل شوند.
نظر یکی از عزیزان آزاده بصورت دکلمه یا شاید شعر نو
بارها گفته ام وبار دگر میگویم / که چنین رفتاری با چنین افرادی / آنهم از قشر عزیز ایثار یا که آزاده وجانباز / هریک از این سه گروهی که ببردم نامش / همگی در یک صف / به یکی دست کتاب (قرآن )به یکی دست تفنگ /وبه روی سینه عکس مولا وهمی مرجعشان سید علی / وبه دل عشقش را تا ابد خواهند داشت/ همگی گوش بفرمان علی خامنه ای رهبرمان آماده / لیک این بدان که اگر تو از تبار مائی / چه سبب سر عناد داری / اینکه تعدادی را توبخوانی جاسوس /یا بسازی توبرایش پاپوش /آنهم از نوع دروغ وتهمت !!!؟ /سیئاتت که بدرگاه الهی محفوظ / آبرویت که همی رفت به جوی / چونکه حرمت بشکستی وآنهم ناحق / بچه ها صبر نخواهند نمود /برنخواهند تابید تهمت به ناروای دوستان / این یکی اخطار است / که چنین کار خطرناکی را / هرکه دامن زده باید داند/ که کند دود این خرمن آتش زده با دست خودی/ که بسوزاند تروخشکش با هم /و رود دودکثیفش ؛ به چشم همگی / خرد وکلان ؛ پیر وجوان /وشود شاد همی دشمن دون با این کار / دست بردار از این بازی دشمن گونه / من از این حرکتها بوی بدی می فهمم / لیک هرگز نکند گوش کسی حرفم را / بوی دستان نفاق افکن ودشمن سازی / آن هم از جنس خودی /هر که هستی نکن این کار که بس زشت و دامن گیر است / الحذر گویم واخطار و کنم ختم کلام / که نگویند نگفتید به ما لب کلام .